Tarbeat01

تربیت نکردن بهتر از بد تربیت کردنه!

تربیت نکردن بهتر از بد تربیت کردنه! این مقاله یک مقدمه کوچک در بحث تربیت هست. اینکه ما پدر و مادر ها با دو مثال متوجه شویم که باید در امر تربیت هم به خودمان هم به کودکانمان راحت بگیریم. اگر جایی روش صحیح تربیت را نمی دانیم، تربیت نکنیم. تاکید می کنم قرار نیست در این مقاله تمام اصول تربیتی را بیاموزیم بلکه قرار هست اهمیت تربیت نکردن را بفهمیم.همچنین قرار است اولین مقدمه تربیت یعنی شادی و آرامش را به تصویر بکشیم. با کمک دو خانواده، خانواده بی خیال و خانواده سخت گیر.

دو خانواده را تصور کنید :

خانواده اول دلیلی برای تربیت کودک نمیبیند، وخانواده دوم دائم در حال تلاش برای تربیت فرزندشان هستند.

خانواده اول خانواده بی خیال

شادی خانواده در گرو بی خیالی

کودک را مثل اسباب بازی جدید الورود به خانه می بینند. به همین دلیل از همان بدو تولد کودک مدام با کودک بازی می کنند. این خانواده چون قانون خاصی ندارند ، فرزند آزادی کامل در خانه دارد. در چنین خانه ای به احتمال زیاد بچه ها به خودی خود علاقه ای به ابزار های دیجیتال ندارند.

چون چنین خانواده ای آسان گیر هستند پس با بچه ها دعوا نمی کنند؛ و در نتیجه بچه ها آرام و خوش اخلاق می شوند. کم رنگ بودن حساسیت ها در این خانواده باعث می شود، تا میل به دوباره بچه دار شدن پررنگ شود؛ تا پدر و مادر بتوانند لذت بازی های دسته جمعی را بچشند. آن ها بچه را به دید اسباب بازی نگاه می کنند، پس هرچه بیشتر بهتر! حالا بچه ها همبازی های آرام و خوبی مثل خودشان هم دارند.

در خانواده ای که تربیت نمی کنند، فرزندان چالش های بیشتری را تجربه می کنند و خودشان آن ها را حل می کنند؛ پس مستقل تر بار می آیند. بچه های این خانواده تعصب خاصی ندارند و شخصیت واقع بین تری پیدا می کنند همچنین به دلیل آرامشی که دارند زیاد اهل لجبازی و سنت شکنی نیستند. بنابر این اگر حقیقت را به آن ها معرفی کنیم راحت تر می پذیرند.

و در نهایت خواهید دید که کودکان این خانواده بهتر تربیت می شوند.ممکن است اشتباه کنند اما زودتر متوجه اشتباهاتشان می شوند. ترسو کمالگرا خود شیفته یا دچار خود تحقیری نمی شوند. کار های خظرناک انجام نمی دهند . آرام تر و با محبت تر هستند. این کودکان اثر پذیری کمتری در برابر رسانه دارند. چون احساس کمبود ندارند که با تقلید و کار های اشتباه به دنبال جبران کمبود ها بروند.

خانواده دوم خانواده سخت گیر

تربیت نکردن بهتر از بد تربیت کردنه!

خانواده ای که تربیت کودک برای آن ها مهم هست، اما روش صحیح تربیت را بلد نیستند. اولین نکته منفی این خانواده این هست که فرزند آوری را به تعویق می اندازند چون فکر می کنند تربیت در سنین بالاتر راحت تر است. همچنین فکر می کنند که می توانند در این فرصت تربیت را یاد بگیرند. مثلا بجای 20 سالگی 30 سالگی اولین فرزند خود را می آورند. وقتی در سنین بالا صاحب فرزند می شوند، شور و اشتیاق یک نوجوان یا جوان را برای تربیت فرزند ندارند. در نتیجه با فرزند خود بازی نمی کنند. این اولین آسیب!

خانواده ای که زیاد قانون مند هست جایی برای نوزاد و کثیف کاری و شیطنت او ندارد. بنابر این نوزاد را یا زندانی می کنند یا مدام دعوا می کنند که در اینصورت حس امنیت که در یکسال اول شکل می گیرد، آسیب می بیند. بنابر این احتمال زیاد کودک این خانواده تا آخر عمر احساس نا امنی می کند.

7 سال اول که سنین بازی کودک است با امر و نهی سپری می شود. در نتیجه کودک میل فراوانی به بازی های دیجیتال پیدا می کند. چون به فکر خودش در آن محیط آزادی امنیت و آرامش بیشتری وجود دارد.

این کودک به احتمال زیاد تنها می ماند و از نعمت همبازی محروم است چون پدر و مادری که مدام در حال دعوا با او هستند دیگر حوصله فرزند دوم را ندارند!

کودک در چنین محیطی به سادگی در کوچه و خیابان و در فضای مجازی توسط دیگران تربیت خواهد شد. توسط افرادی که حتی به دروغ اندکی به اومحبت کنند. همچنین کودکی که کمبود محبت دارد بسیار کم طاقت آسیب پذیر و شکننده خواهد بود.

نکته پایانی

لا اقل اگر تربیت کردن کودک را بلد نیستیم، بیایید تربیت نکردن را انتخاب کنیم و فقط به کودک به روش های مختلف محبت کنیم. با او بازی کنیم برایش همبازی بیاوریم و آن ها را غرق توجه و محبت کنیم. با جذاب کردن فضای حقیقی کودکان را از فضای مجازی دور کنیم. و از وجود شیرین ترین شیرینی عالم لذت ببریم.

این مقاله مقدمه کوچکی در امر تربیت بود منتظر محتواهای بعدی باشید

یک دیدگاه بگذارید

آدرس ایمیل منتشر نمیشود