سن مناسب ازدواج

سن مناسب ازدواج و دروغ های شاخدار

سن مناسب ازدواج مساله ای هست که هم نوجوانان هم والدین آن ها را درگیر میکند. معمولا نوجوان میل به ازدواج دارد و والدین مخالفند متاسفانه!!! در این محتوا قصد دارم همه چیز را درباره سن مناسب ازدواج و دروغ های شاخدار آن بنویسم. دروغ های شاخداری که مشاوران مادران و دیگر افراد جامعه به خورد والدین نوجوان می دهند. متاسفانه این دروغ ها والدین را به نوجوان بد بین می کند. می خواهم از اعتماد بنویسم؛ از اعتماد به خدا و وعده های آن، از اعتماد به نوجوان و مسئولیت پذیری اش. همچنین می خواهم از ظلم هایی بنویسم کهد توسط نزدیکترین افراد به نوجوان ها می شود!

سن مناسب ازدواج از نظر اسلام:

امام رضا عليه السلام فرمود: جبرئيل نازل شد به رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و سلم و مى فرمايد:

دختران باكره، مانند ميوه درختند؛ موقعی كه می‌رسد، اگر چيده نشود، اشعه آفتاب فاسدش می‌كند و وزش باد، آن را پراكنده می سازد.

مردى خدمت رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و سلم آمد و از فقر و حاجت به آن حضرت شکايت کرد، حضرت فرمود:برو زن بگير که زن گرفتن روزى را زياد مى کند

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

کسی که ازدواج کند، نصف دینش را حفظ کرده است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

بیشترین اهل جهنم انسانهای بی همسر هستند.

روایات نشان می دهد مجرد ماندن اصلا خوب نیست و سن ازدواج همان زمان بلوغ جنسی هست. روایات بسیارند و فرصت نیست به همه آن ها اشاره کنم می توانید روایات بیشتر را با سرچ در اینترنت بخوانید.

سن ازدواج از نظر بنده:

دهه دوم زندگی یعنی 10 تا 20 سال. البته این عدد را از صحبت های استاد عباسی ولدی میگم.

وقتی دختر و پسر ابراز نیاز به ازدواج می کنند و علاقه به پذیرش مسئولیت و استقلال از خود نشان می دهند.

مزایای ازدواج در این سن:

انعطاف پذیری و عاطفه زیاد نوجوان

نیرو و توان زیاد نوجوان در اداره زندگی

کنترل نیرو جنسی و جلوگیری از بسیاری انحرافات

دروغ های شاخدار برای تاخیر سن ازدواج

1.پسر باید به استقلال مالی برسه {به سه دلیل غلطه}

1.نیاز جنسی نمی گذارد کار و کسب درآمد کند. نیاز جنسی برای پسر نوجوان واقعا آزار دهنده است. و اگر بخواهد آن را سرکوب کند آسیب های زیادی را به جسم و روح خود وارد می کند. در بهترین حالت تمام انرژی و تمرکز خود را بخاطر نیاز جنسی از دست می دهد مدام بیمار می شود و توانایی تمرکز فععالیت اقتصادی ندارد! مگر از راه حرام یا صیغه بخواهد این نیاز را برطرف کند. که راه حرام هم آسیب های خودش را دارد. اکثر پسران خانواده های مذهبی خود ارضایی می کنند و این تقصیروالدین سخت گیر آن هاست.

2. خداوند در قرآن چیز دیگری می فرماید:وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَىٰ مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ ۚ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِایه 32 نور البته باید مردان بی‌زن و زنان بی‌شوهر و کنیزان و بندگان شایسته خود را به نکاح یکدیگر درآورید، اگر آن مردان و زنان فقیرند خدا به لطف و فضل خود آنان را بی‌نیاز و مستغنی خواهد فرمود.

3. پسر وقتی پولدار شود دیگر ازدواج نمی کند. نمونه های معروف زیادی هستند که همه ما آن ها را می شناسیم.

كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى ﴿۶﴾أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى ﴿۷﴾ حقا كه انسان سركشى مى ‏كند (۶)همين كه خود را بى ‏نياز پندارد (۷) سوره علق

این آیه درباره دخترانی که مستقل می شوند هم صدق می کند. البته انسان هیچوقت بی نیاز نمیشه فقط احساس بی نیازی می کنه.

چرا خدا انسان ها را محتاج یکدیگر آفرید؟

جایگزین: پسر با یک کار کوچک مثل چند ماه شاگردی یک مغازه علاقه به کار را ثابت کند.

2. دختر باید توانایی مادری و اداره خانه را داشته باشد.

شاخدار بودن این دروغ نیازی به دلیل ندارد! دختر چگونه ثابت کند توانایی اداره خانه و فرزندی که ندارد را دارد!!! خودتون خندتون نگرفت؟!

جایگزین: دوران آشنایی یا نامزدی یا نهایتا دوران عقد دختر کمی خانه داری را در کنار مادر تمرین کند.

3.با افزایش سن ملاک های انسان تغییر می کند.

یک ضرب المثل نایینی هست که میگه:{ او جی گو بمونه گندش در که} یعنی آب که راکد بماند می گندد. انسان هم همینطور است دائما در حال تغییر است. و اگر راکد بماند می گنند. خواه در سن 15 سالگی ازدواج کند خواه 50 سالگی تغییر همیشه اتفاق می افتد.

4. دلیل چهارم خیلی شبیه دلیل سوم هست: دختر و پسر به ثبات هویتی و باور و اعتقادات برسند.

دلیل دروغ شماره سه برای این هم هست به علاوه

زندگی انسان مانند پخت برنج است و ازدواج افزودن نمک بهترین زمان برای این کار پس از جوشیدن آب (بلوغ جنسی) و قبل از اتمام آب (همان هویت طلبی اول جوانی حدود 20 تا 25 سالگی) اگر آب تمام شد و برنج به ثبات رسید. یا باید بی نمک خورده شود که بی مزه است! یا باید نمک اضافه کنی که دیگر به خوبی با برنج ترکیب نمی شود. (با هم سازگار نمی شوند.) تازه باید برنج را هم بزنی. ( تنش ایجاد می شود.)

دلیل بعدی اینکه انسان برای همسر خودش تغییر کنه بهتره یا برای دوستان دانشگاه؟! تغییر هویت در محیط دانشگاه بسیار خطرناک هست چون هویت جوان می افتد دست هزاران نفر با هزار عقیده که احتمالا چندان هم مناسب نیستند و این بسیار خطرناک است. و دختر و پسری که با نیاز جنسی هم دست و پنجه نرم می کند سخت می تواند پاک بماند!

بنابر این آنچه باید بعد از ثبات فکری نسبی فرد اتفاق بیوفتد دانشگاه است نه ازدواج! گفتم نسبی چون ثبات کامل باعث گندیدن انسان می شود و انسان همیشه در حال رشد است.

برگرفته از صحبت های استاد عباسی ولدی

امیدوارم این حرف ها برسد به دست مادران نوجوانان و خوشحال می شوم نظرات شما را بدانم به امید روی که تنها الگوی مذهبی های ما ائمه باشد نه هیچکس دیگر…

یک دیدگاه بگذارید

آدرس ایمیل منتشر نمیشود